Monday, April 7, 2014

MOJ6/13:MBR:MOJ BOOK REVIEW

سید حسین میر کاظمی :شازده دریای خزر 
و ٢٢ افسانه ی دیگر 
تصویر گر :محسن حسن پور 
کتاب های بنفشه , ١٣٩١
افسانه نوعی گرایش یا انتقال جمعی گرایش هاست همراه شگفتی و شگفت آفرینی و بر سر دو راهی . دوگانه گی انسان ها و هستی و نیز اندیشه ها و رویا که اساس افسانه را می سازد .ناباوری نسبت به شگفتی ها و باورمندی 
غرایب .
سید حسین میرکاظمی نویسنده و پژوهشگر گرگانی , زاده ی ١٣٢١ دبیر گذشته و ناشر و کتابفروشی اکنون, 
یکبار دیگر کفش و کلاه کرده و سراغ مادر بزرگ ها و
 پدر بزرگ ها و راویا ن رفته تا این تناقض ها را در کتاب تازه اش ,شازده ی دریای خزر گرد آورد 
---

M.K. Sadigh

Mazdak

 This book is an epic composition of Persian poems: translated in English and French: about four outstanding Iranian historical movements: ... Zarathusteranism, Manicheism and Mazdakites.

کتاب تازه محمد صدیق :مزدک 

با پیشگفتاری در باره ی مذاهب اصیل ایرانی همراه با نقاشی های صدیق و شعر های او 

به زبان فارسی,انگلیسی و فرانسه  

٢٠١٤

Sunday, March 9, 2014

farsi& english آغازین- 6

آغازین -٦
راهم را در مه یافتم
و راهی ی مه شدم
حالا خانه ام کجاست
هر شعر اصیل حاصل اضطراب راستین شاعر ست که ریخت و قواره و شعر یت شعر های پیشین را دچار خدشه
می کند هر شعر نا اصیل تنها چهره ی شاعرش را گرفتار در همی و سر در گمی می کند اما بر فرایند شعر یک دوران عصر نمی گذارد حتا اگر به زعم نقدی شعر تاریخی یا تاریخساز باشد
شاعر اصیل حتا از حفظ کردن شعر های خود و معاصران و پیشینیانش پرهیز می کند زیرا
 هر شعر اصیل تنها یک بار و در یک لحظه در ذهن شاعر و تاریخ اتفاق می افتد
سر دبیر
Any genuine poem is the original product of poet's angst, making alteration in the shape and poetiness of previous poems.
Any ungenuine only makes confusion in the poet's appearance and face,but will not effect the poetry of an era even though it is a historical or history making poem.
The original poets avoids memorizing their poems or the poems of contemporary and previous poets, as
any genuine poem happens only once and only in one moment in history
I found my way in the fog
and fare my way in the fog
Now where is my home?
Dr.F.Soleimani
Editor-In-Chief
Moj Magazine



Monday, February 24, 2014

moj6/3/5:UNPUBLISHED INTERVIEW-PART5

موج سوم در شعر معاصر ایران- بخش ٥
...
ناقدی دیگر کوشش در تشابه و تعمد در تصویر و واقعیت در شعر موج سوم و ریشه های آن می کند . و این ها همه بر حق است .این مثال های بی تمثال و غیر آن تنها به خاطر آنست که نزدیکی ,همسایه گی ها و یا حتا شباهت های ناگزیر این بحث ها و شعر شاعران مورد مثال آنان را به یکدیگر یاد آوری کند و این که حرکت ها و موج ها همانند خیزش ها و جنبش های اجتماعی هر یک در پی آن دیگری می آیند و در پی پیوندی استوار با یکدیگرند و سلسله و زنجیر عشق در ابدیت آنان دوام دارد و بحث و جدل ها هم 
در شعر موج سوم گفتیم که تکانه ی انقلاب و جنگ به ذهن و زبان اذه در تجربه و بیان تازه به تصویر و ایجاز در می آید و حرکتی تازه را در شعر معاصر ایران پدید می آورد که حرکت های تازه یی را به دنبال دارد و همین موجب تحول و نوآوری در شعر دهه ی شصت و دهه های پسا شصت و پسا نیمایی می شود که سالیانی دچار توقف و تاخیر شده بود و بدان توجه نمی شد اما موج سوم دو باره این گفتمان را بر انگیخت 
برخیاز شاعران و ناقدان معاصر که در اصول با موج سوم اختلافاتی داشتند هنوز حتا در بیانی دیگر اما به شدت متاثر از ان بودنداینان هنوز این تاثیر را در کار هاشان دنبال می کنند و رگه های دهه ی شصت را که میراث بر موج ها و حرکت های نوین شعر ایران است در شعرشان دارند و این تاثیر و تاثر در عین انکار های ی بلاتصور و پس زدن های بلا تعقل البته خود یکی از سنت های شهری و ادبی ایران است که در فرهنگ های دیگر هم نظیر کامی ندارد 
شعر سید علی صالحی واژه سده گرایی را در من سوم می گسترد برخی ادعاهای او ناشی از نه آشناییش با 
مباحث نظری و سر در گمی های ذهنی و کپی برداری های همیشه گی اوست .او اما هنوز از جنب و جوش های موج ناب و موج سوم آبشخور و بهره دارد بی آن که گرایش های تازه ی تصویر و خیال را به کار گیرد و بیشتر تمایل به باز سرایی باز سروده ها و دنباله روی پوپولیستی نشان می دهد .
در دهه ی شصت پس از یک دوره ی سکوت نسبی است که شعر آتشی زیر تاثیر موج سوم و شعر  ناب و جوان متحول و بار آور می شود و از گوشه های دور انزوا به در می آید 
تحول در این دوره شعر های سپانلو و به ویژه شعر های تهران او را که فضای کتاب آواز های ایرانی مرا در تصویر ها و تمثیل هایش دارد , ادامه ی فضاهای شعر دهه ی شصت و موج سوم است تا همانند احمدی ها شعر 
محافظه کا رانه اش راهی تازه بگشاید .احمدی البته آن مشکل زبان کلاسیک و التقاطی و معرب سپانلو را ندارد و با تکیه بر تجربه های دوردست موج نویی و شاعرانی ازقبیل هوشنگ بادیه نشین به موج سوم نزدیک تر می شود .در این سالیان زنده یاد بیژن جلالی و همچنین مفتون امینی که برای امضای مانیفست موج سوم اظهار آمادگی می کردند و ذهن جوان آنان همیشه مرا به شگفتی می آورد از این حرکت بهره بردند و شعر شان و تفکر شعر ی شان دچار تکانه های تازه شد . در کتاب من شاپور بنیاد همیشه شاعر موج سوم و شاعر فرا موج سوم و فرا نیمایی بوده است .به دیگران هم در همین هزار و اندی مقاله و خورده مقاله و یاد دشت و نقد و نظر و بر رسی و اشاره و مانند آنها  پرداخته ام که به هر تقدیر از نظر ناقدان دور نمی ما ند 
...رویا گر انسان را نقش می زند و نقشی آن سان بر هستی می نهاد که جهان یکسر دگر گون می شود .او به آن چه هست قنات نمی کند .گستره ی انتظاراتش تا کهکشان می رود و آتش آغاز پیدایی ی روشنایی ست که رویای او ...به تمامی روشنست . او به کشف راز کیمیای نور در نهایت تاریکی رسیده است . رویآگر از سر زمین خیال گذشته است .اقلیم اندیشه را پشت سر گذاشته است اکنون او عریان و ناب در برابر جهان نشسته است و به عریانی ی آن کوشش دارد تا مرز تن ها از میان رود و جهان یگانه شود به لحظه یی . و زمان از آن اوست .تندیس زمان به دستان جادویی رویا گر ساخته می شود 
فرامرز سلیمانی: بخشی از مقاله ی موج سوم در شعر معاصر ایران
آن هستی متناقض و پیچیده ی مورد اشاره ی مختاری و یا ذهنیت متناقض انقلابی و جنگی مورد اشاره ی شعر موج سوم و شعر دهه ی شصت و موج نو و شعر حجم و موج ناب و شعر عشق و مانند اینها را باید در تامل و بردباری برای همان ژ رفکاوی تناقض ها و ناهمگونبندی ها و نا متعادل ها و بهران های جهان بیرون و درون طرح کرد . این تامل هم کوششی جمعی و گروهی , و  هم کارکردی فردی و شخصی را در بر دارد .
من فکر می کنم نیما هم اگر در این بیست سی سال اخیر می زیست باز هم به دور از فشار فضای قدرت و تکتازی
به همان تامل ذهنی و اندیشگی می نشست که بخشی از هویت نیمایی و فلسفه ی نیمااییزم شده است . همان خلوتی که گفت شعر را تطهیر می کند - و چه خوش گفت - پس در این شناخت می توان در متن شتاب و تعلیق و ملغمه ی
سو تفاهم و تفاهم زیست اما در ارایه ی دستاورد های نو جویانه و نو آورانه و نو گرایانه و مدرن در قاموس رمبویی
و جست و جوی تاثیر و تاثر های آن در شعر و ادبیات و هنر های معاصر مان شتابی در کار نیست و قضاوت همگانی را می توان به تاریخ واگذاشت یعنی که تاریخ را به قضاوت گمارد .حالا البته ما خود تاریخ هستیم و در این قضاوت تاریخی و دست کم از دید گاههای پسا نیمایی که می بینیم آتشی و هم حقوقی و حتا در رده های پایین تر بابا چاهی و شاید شمس هم و نیز به ویژه مفتون امینی با ذهنیت ها و تجربه های کلاسیک و نیمه کلاسیک وامدار حرکت های جوان موج سوم و پسا شصت هستند و شعر مانی و شعر باز نشسته ی فلکی و خل بی شمار دیگر در درون و خارج حتا اگر هم آن را عنوان نکنند و یا مخالفت ورزند . از غزه ی اتفاق آن ها را که در ایران و خارج دیدم با موج سوم مخالفت می ورزند بیشتر از این حرکت و جنبش و انقلاب و دگرگونی بهره بردند و گر نه ناگهان به پله های جادویی رگه های نامریی آفرینش بدین آسانی نمی رسیدند شاعرانی مثل رضا مقصدی که سه چهار دهه است همان حرف های همیشگی را تکرار می کنند و ماست خودشان را می خورند در حقیقت بیشتر خاموشی گزیدند و گویی زمان در ذهن زنگ زده شان متوقف شده است .این توقف مرگبار را در فریاد های دیگر هم می توان دید و ما این جا بیشتر کوشش داریم که آفرینش ها را در آن هستی متناقض و پیچیده نشان دهیم و فهرست آفرینندگان را یاد آوریم و شما هم لابد در این را با من همراهید .و من در این جا می خواهم حرف هایم را با یکی دو سه تن از این ها شریک شوم و با شما در میان بگزارم که از همین نسل های ما هستند و در حال و هوای همین موج دم می زند و یا می زدند 
موج سوم به مثابه ققنوسی از خاکستر حرکت ها و زمان سر برآورد در زمانه یی که شعر امروز حتا از جانب شاعران و آفرینندگان نیز مورد بی مهری بود
...
به این حرکت متفاوت و قابل رویت , شاعری دیگر نیز اشاره دارد و آن را شعر دهه ی تحول می خواند  البته او هم به شکل گیری برخی و باز نشستگی برخی دیگر اشاره دارد و به ار تقدیر آن را انگیزه یی جهت تفکر جدی تر می داند ...اگر چه اکثر شاعران نسلهای پیشین آن را در مصاحبه یا در متن های شفاهی از آن با کنایه و...گذشته اند -هرمز علیپور :شعر امروز در ده ی شصت,پر, واشینگتن ١٩٩٢
زنده یاد نادر نادرپور نیز بر آبشخور هایکو و ایجاز شاعرانه تاکید می گذارد و می گوید :اما به هر حال داوری
 در باره ی موج سوم چندان برای من دشوار نیست زیرا اینگونه شعر را با سر چشمه هایش می شناسم و خوب می دانم که از یک سو ریشه در ایجاز شاعرانه اونگرتی و دیگر کسانی که من نمونه هایی از اشعارشان را در کتاب هفت چهره از شاعران معاصر ایتالیا ترجمه و تدوین کرده ام و نام کتاب اخیر را از این رو ذکر می کنم که به توجه هواداران نسبت به آن وقوف کامل دارم..-همان
نادر پور خود نیز به همانندی و همریشه گی ایجاز مدیترانه یی. ایجاز چینی و ژاپونی و همچنی ایجاز ایرانی در پهلوی ها و دوبیتی ها توجه دارد و از این جزیی از اجزای شعر امروز این گونه می گوید و به آن از دریچه ی
نگاه و آفرینه های خود ارجی باید نمی گذارد : ریشه های ژاپونی و ایتالیایی موج سوم به سر چشمه ی ایرانی آن که رباعی نام دارد می رسد...هر یک از اقوام در شعر پسندی خاص دارد و از آن جمله ایران است که شعر کوتاه را چندان نمی پسندد ٠و به تور کلی اشعر قطره چکانی...البته این گفت و گو و دیالوگ ادامه دارد .- شعر امروز ایران در دهه ی شصت,همان


moj6/12:SEYED HOSSEIN MIR KAZEMI ON MOJ SEVEM

سید حسین میر کاظمی :
موج سوم شعر ایران ,خیزش از این عصر 
...
نو گرایی و ذهنیت نو در روند تکاملی شعر ایران در دهه ی شصت و لاجرم پس از انقلاب , سنگ پایه ی بحث  فراوان بوده است . گفتار ها و نوشتار ها در باره ی این نمود فرهنگی , حاوی درک موقعیت شعر در جامعه ی انقلابی ایران می باشد . ناقدان و پژوهشگران تا آن جا پیش رفته که مشخصه ی صنعت شعر این دوره ی تاریخی و شعله وری عصری را پیش کشیده و نوگرایی و دگرگونی در شعر ایران را وارد دانسته اند .
علت نو گرایی و ضرورت نو اندیشی در چیست ؟
بلا شک تکانه ی انقلاب ,تکانه ی جنگ , جا به جایی جمعیت روستایی در شهر و و شهر ها با یکدیگر , پی آمد های آموختگی فرهنگ شهر و روستا , مشکلات تناور اقتصادی , بی منت شدن ارزش ها و سر انجام کشمکش های داخلی و خارجی, ,معنا های نو آفریده اند . ادبیات ما و نیز ادبیت شهری ما در چنین فضای فرهنگی از هویتی بر خوردار می گردد و برای حضور در صحنه ی جهانی رویا های شعر , همین هویت فرهنگ و جامعه ی پر تکانه ی ما بن مایه می باشد . مولود بتن واقعیات جامعه ی ما بر صور خیال چیست ؟کلاسیک مابانه ,! نیمایی ! شاملویی ! موج نو ! حجم ! موج ناب ! گفتاری ! روایتی ! موج سوم !
این واقعیات در بستر آزادی خلاقیت فرم, ساخت, زبان و اندیشه ی محتوای شعر را مونا سب خود می گرداند و با امکانات گذشته ی شهری و تاریخ ملی موجد اسلوب طرفه و روال سبک خودمان می شود .
در مدخل این مقوله , شناخت تاریخی جامعه ی ما و مختصاتش , ملا ک گران بار نو اندیشی شعر ایران می باشد , در بستر آزادی خلاقیت , کوشش شاعر ایرانی و آشنایی با پژوهش شاعران جهان امروز , توان ما را در ارایه نوگرایی و نو اندیشی متاثر از شرایط کنونی جامعه و این دوره از دوران تاریخی تقویت می کند . پیشا پیش این نوید حاصل است که شاعر و نویسنده ی ما نگاهی تازه به انسان جامعه ی پر تکانه ی ما دارد و بار آور آفرینشی نو که در جریان زندگی این عصر با پشتوانه ی فرهنگ کهن و معاصر شعر ی در اندیشه پدید آمده , در جهان هنر و ادبیات خواهند بود و بدون سلیقه آزمایی با بشارت جهان نو ممکنی که انسان حرمت انسان باشد , دقیقن سر چشمه ی حرکتی نو در شعر است .
حال به فوریت این سوال پیش می آید :
فرامرز سلیمانی شاعر و منتقد معاصر که برای اولین با بحث  "موج سوم در شعر معاصر ایران" ملهم از انقلاب و جانگ را در نشریات ادبی عنوان کرده , چه آرایی دارد ؟ پاسخ موج سوم شعر ایران به خیزش یک عصر که بر شمرده شد چیست؟
به سال ١٣٦٠ فرامرز سلیمانی با نوشتن کتاب " شعر شهادت است " که رو جلد آن شتک و لکه ی خون از اصابت گلوله روی تی شرت چین و چروک دار عیان بود , با پیش گفتار " شاعران به خیابان می آیند" , قوام نظریه یی را با گفتن شعر امروز ایران در مرحله ی تازه یی است , با بر رسی کتاب شاعران نامدار و مطرح شعر ایران و به ویژه در نقد نامه های سوگنامه ی رویش و حقیقت ناب , بشارت داد , و در تاریک و روشنایی گفت موج سترگ سوم , انسان عصر انقلاب و جنگ  را می سراید .
فرامرز سلیمانی , بنیان گزار موج سوم شعر ایران , همه روزه چیز می نویسد , همیشه دست به قلم است و در حوزه های مختلف شایستگی اش را در شعر و شاعری , نقد و ترجمه نشان داده است . نقد ها , معاشران , گفت و شنود ها , سفر های مدام به جای جای سر زمین ایران و دیدار با شاعران, کمک و مدد کار او بوده است و در بافت و پرداخت موج سوم , طرح و نظر عنوانی اش یاری اش کرده اند . آنگاه در هر نوشته یی که امضای فرامرز سلیمانی زیر آن است , موج سوم است . به زعم این نظریه پرداز , موج سوم با مشخصه های بر شمرده اش , توان بیان و تجسم فکر و ذوق عصر هزار و زبان شاعرانه اش را دارد و لاجرم می باید به گفته ها و نوشته های پی گیرانه اش , ساخت اعتنا و استناد کرد . شعر موج سوم را تعریف می کند :
" شعری با ساختمان شعر کوتاه در نگاهی تند و گذرا که در دمی در خود تمام می شود"
مشخصه ی ایجاز , ایهام و از ابزار شعر موج سوم, خیال و تصویر را پیش می کشد . این نکته هم گفتنی است که شعر سوم خود خاسته نیست . کمال تمام راه هایی که شعر راستین معاصر پیموده به این جا می رسد . به تایید امضای فرامرز سلیمانی , شعر مشروطه یک گذرگاه بود .یک پل شناور برای عبور آنی و سریع . موج اول : شعر نیمایی و پس از نیمایی است مثل شعر شاهرودی, منو چهر شیبانی, هوشنگ ایرانی, خانلری, هنرمندی, گلچین گیلانی و مشیری . موج دوم:در شعر دهه ی چهل و سال های پیش و پس از آن . شاملو, اخوان, فروغ, سپهری,و نادرپور و اینک در این عصر موج سوم ...موج سوم یک ورزش گروهی در زمینه ی شعر است و در ترویج این اخلاق , این مذهب تازه در شعر و ادبیات ایران نیز می کوشد . افتخاری اگر هاست به گروه شاعران امروز ایران تعلق دارد . تیم دو چهار در صد امدادی شعر که هر کدامشان می توانند صد متر را زیر ده ثانیه بدوند . چهره های مانا را موج سوم انکار نمی کند که قهرمانان و نمونه های درخشان ملی هستند.
دغدغه و کلنجار این پرسش قلب ذهن , هم چنان مطرح شدنی است . آیا شعر ایران در کسوت موج سوم راهیرویا های جهان از این عصر پر تکانه ی ایران خواهد شد؟
و نوید صدای جهانی را دارد که تاکنون شعر معاصر ایران را با تمام امید هایش به آن منزلگاه نرسیده و بگوید این است هستی انسان در پیوندش با جهان .
با این ملاحضات با باورمندی به پویش فرامرز سلیمانی  آیا سخن گوگول در این راستا برای ما پر معنی است :
اطمینان دارم که بعد از من نام من از من خوشبخت تر خواهد شد
سید حسین میر کاظمی
ششم بهمن ٩٢

moj6/11:INTERVIEW W/FARAMARZ SOLEIMANI,PUBLISHED

گفت و گو با فرامرز سلیمانی :
شعر امروز در دهه ی شصت 
گفت و گو گر :رامین احمدی 
کتاب پر, ١٩٩٢/١٣٧٠ص ١٧
..
  ]موج سوم در شعر معاصر ]
را در مقاله ی تصویر شعر دهه ی شصت در ایران هم نوشته ام . در دوره یی که از سال ١٣٠٠ شروع می شود
نیما و بعد ها شاگردانش را که شعر را تا پایان دهه ی ٣٠ بردند به موج اول تعبیر کردیم . از شعر انقلابی نیمایی تا شعر شکست اخوان و دیگران  و آغاز دگر گونهای شعر معاصر ایران . موج دوم شعر دهه های ٤٠ و ٥٠ است و شاعران حرکت هایی مانند موج نو , شعر حجم, و موج ناب . و بالاخره شعر دهه ی ٦٠ را که شعر انقلاب و جنگ است شعر موج سوم عنوان کرده ایم که از زبانی سیاسی و اجتماعی در سالهای پیش و پس از انقلاب به زبانی تازه رسید . مشخصات اصلی و متمایز کننده ی این دوران بیان تصویری و ایجاز است .اما با کوشش های همگانی می توان مشخصات یگر شعر دهه ی شصت را از خلال کار های شاعران معلوم کرد . از شاعران معاصر چه کلاسیک معاصر مانند فروغ , سپهری, شاملو, اخوان که در شعر ها شان به اشباع رسیده اند , و چه آتشی و رویایی , این ها سنت های شعر معاصر را تشکیل می دهند اما شاعر امروز از سنت ها به عنوان سکوی پرتاب استفاده می کند و خود
قائده ها و سنت های تازه یی را پدید می آورد بی آن که بدان قناعت کند .
این سنت ها در شعر جهان نیز جست و جو می شود و به ویژه آنها که فضای همسایه یی را با شعر ما دارند مثل شعر مدیترانه یی اسپانیا,ایتالیا,یونان, و شعر ترکیه,هندوستان, و پاکستان, شعر شرقی ژاپونی, و هایکوها و تانکهاشان.و شعر آفریقا و آمریکای لاتین
...

moj6/3/4:UNPUBLISHED INTERVIEW-PART4

WAVE IN COLORS
from Zohreh Khaleghi
Z Gallery
موج سوم 
از یک گفت و گوی منتشر نشده 
بخش ٤
:
در این مدت اظهار نظر هایی هم در باره ی موج سوم شد که برخی از آن مغشوش و خام و بر مبنای نخوانده ها بود و نه تنها چیزی را روشن نمی کرد بل در فضای گل آلوده ی گذشته حتا تیغ به دست زنگی مست و دشمنان شعر امروز و ادبیات پیشرو و پیشگام ما می داد و از روند منطقی آن می کاست .محمد حقوقی اما در اقبال به این حرکت ها گفت که "...امواج انقلاب بدنه ی شعر امروز را لرزاند."-شعر امروز از آغاز تا امروز,ص چهار ,١٣٧٠
من البته به یک نوع تعهد و تعمد در این لرزش و ویرانی معتقدم که اگر هم آگاهانه نباشد از نه خود آگاه فردی و جمعی و آدم هایی سر چشمه می گیرد که در میدان رقابت ها عقاب مانده اند و یا در اصل عقاب مانده و پروونشال بوده اند 
بالا خره آنها هم باید سهمی در توطیه ی ادبی داشته باشند .
در بیان تصویر به ایجاز که تعریف شعر و همچنین شعر در موج سوم است , زبان در این تمثیل تصویر به ایجاز جان می گیرد .زبان جان که جان زبان است و زنده است و می تپد و گذشته را به راه می برد و آن زمان من آن را به صورت تعریف تازه یی از شعر ارایه دادم که همان بیان تصویر به ایجاز بود.
این تصویر و ایماژ  و ایجاز شاید در اصل هم یک کلمه بوده است و همان کلمه  که از جهان آریایی و زبان سانسکریت به فارسی و عربی و فرانسه و انگلیسی و مانند آن سفر کرده است حتا اگر الان نشانه های آن را در سانسکریت و 
فارسی کهن و میانه نیابیم . اما ایجاز, اشباع اشیا است و اکمال خیال . و نشانه هایش هم هست 
در هزار و یک شب مثلن که ما هنوز در خم یک کوچه ی آنیم و فکر می کنم دون کیشوت سروانتس شیطان اسپانیایی 
به آن نزدیکتر شده است تا همه ی کار هایی که به فارسی می خوانیم و مدعای تازه گی و پسا مدرنی آن ها را داریم . و اگر کسی ایماژ -ایجاز را و یا ایجاز-ایماژ را ن گونه به کار می برد سر زنش و تنبیه و مجازات هم می شود  == 
ایجاز؟!=مجازات
که چرا دری شعر می گویی و نازم نمی گویی و یا قطعه که مهم بفهمیم یا بتوانیم حفظ کنیم و با آن شعار بدهیم . و می بینید که ما باید چه اندازه وقت و انرژی صرف کنیم که به اصولی باز گردیم که حالا ادیبان و با سودان ما ن فراموش کرده اند و در این مدت به خواب خرگوشی رفته اند که ساخت دامان آکادمی را هم گرفته است اما روستاییان مان به طبری خوانی =تبری خوانی و امیری خوانی و شروه خوانی و بابا خوانی و هرچه خوانی در ذهن و دلشان دارند نیمی یوش و آتشی دشتستان را هم تحت تاثیر می گیرند و تامل و آفرینش را ارج می گذارند زیرا که می دانند توقف به معنی پس رفت و به قهقرا رفتن خواهد بود و که : از شاعران معاصر چه کلاسیک های معاصر مانند فروغ و سپهری و شاملو و آخوا ن , که با نیما پنج تن ال عبا شده اند و که در شعر شان به اشباع رسیده اند و 
تجربه ی تازه یی نمی کنند و نیستند تا چنین کنند و چه آتشی و رویایی هم که به به جست و جو و کشف افق هایی تازه ادامه می دادند , این ها سنت های شعر امروز را تشکیل می دادند اما شاعر امروز از سنت ها به عنوان 
سکوی پرتاب استفاده می کند و خود قاعده ها و سنت های تازه یی را پدید می آورد بی آن که بدان قناعت کند پس توقف به معنی پس رفت و به قهقرا رفتن خواهد بود, به نقل از مقاله ی موج سوم شعر معاصر ایران در مجله 
دنیای سخن دوره اول ,دی ١٣٦٦ ,با کمی ویرایش .
کوشش هایی شده است تا با تحریف موج به نسل یا دهه ؛ و همچنین سوم به شمار های دیگر در این حرکت عاطفه ها و پژواک ها و خیال , خللی وارد کنند .تحولات شهری و ادبی چه حاصل عشقی فردی و یا خیزابی انقلابی و اجتماعی باشد ممکنست همیشه با هم همراه باشد .تاریخ به خاطر آن که ناقد و نظریه پردازی ادبی یا اجتماعی روح زمانه را در نمی یابد دچار توقف نمی شود و در واقع این تحولات به هر حال کوشش در شانه به شانه رفتن یا پیشی گرفتن از یکدیگر را دارند و شاعر و نقدی اگر از خودش مجسمه می سازد و به خود خوس آمد می گوید در راه می ماند یا دچار بازگشت و خود مرکز بینی و نرسی سیسمی بیمار می شود و نمی تواند فر آیند این تحولات را از حرکت باز دارد خاصه آن که خود دچار حرکتی باز دارنده در حمام خانه اش باشد !
اگر قدرت ها و ایدیولوژی ها و استالین ها و جدانف ها و سر پس مختاری ها و محرمعلی خان ها نمی توانند مانع این حرکت ها شوند چگونه کوشش های فردی و یا گروه ها و حتا امپرتوری های ادبی و این یا آن مجله و ماهنامه و فصلنامه می تواند در این هدف موفق شود و راهی به دهی برد و گر نه نیما ی یوش و شعر نو و موج نویی در اصل نمی توانست وجود داشته باشد که به این گفتمان ها و قال و مقال ها منجر شود 
و این ها را از دید گاه موج سوم و از سر دلسوزی دارم می گویم و قصد همدلی و راهیابی دارم 
.....
.....

Sunday, February 23, 2014

moj6/10:THIRD WAVE POEMS:موج را کسی

فرامرز سلیمانی THIRD WAVE POEMS
Someone mingled wave in climax,in a wearied rerun,with a sigh
I said the alchemy of wave is in shortness
So what is this weariness and rerun and sigh
Not wave
Neither short
There were silence 
And the wave in clamor and uproar
F.S.
موج را کسی به ا وج در می آمیخت , به تکراری کسل , و هربار ا هی از او بر می آمد 
گفتم کیمیای موج در کوتاهی ست 
پس این اوج و تکرار و اه از چیست 
که نه موج است و 
نه کوتاه 
خاموش شد 
و موج مدام در غریو و غوغا بود